صفحات

۱۳۹۰ اسفند ۷, یکشنبه

لعنت بر کسی‌ که در این مکان آشغال بریزد ... درست است



امیدوارم هیچکس در این انتخابات شرکت نکند، حتا بدمان نمی‌‌آید روز ۱۱ اسفند مردم بروند در مراکز خرید هنر‌های رزمی حضور پرشور! به هم برسانند و فردایش همه ی حوزه‌های رای گیری را به اشغال در بیاورند در حد وال استریت! اما متأسفم ... متأسفم که بگویم پیش بینی‌ و تجربه‌ام خلاف این را نشان می‌‌دهد.

ساختار سنتی جامعه و عدم وجود نهاد‌های مدنی و البته ایستا بودن ساختار آن باعث می‌‌شود که در تعدّد کاندیداها، امت به صحنه وارد شوند و به فامیل و همسایه و بقال سر کوچه‌ای که کاندید شده است رای بدهند، متاسفانه مشارکت مردم در انتخابات مجلس (احتمالاً غیر از تهران) مانند تمام سال‌های گذشته بالا خواهد بود تا به علت ریسکی که برای رفاهشان پیش آمده پارتی‌هایشان را وارد مجلس کنند ... فک کنم کارشناس‌های جمهوری اسلامی به روانشناسی اجتماعی بیشتر از ما تسلط دارند.

پ. ن: فقط نگویید داری چوب لای چرخ جنبش! می‌‌گذاری که سرم را میکوبم توی همین صندوق ایکبیری!

امروز سالگر انتشار مانیفیست توسط مارکس و انگلس است


امروز ۲۶ فوریه سالگرد انتشار متن مانیفیست حزب کمونیست، توسط کارل مارکس و فردریک انگلس در سال ۱۸۴۸ است.

شبحى در اروپا در گشت و گذار است - شبح کمونيسم. همه نيروهاى اروپاى کهن براى تعقيب مقدس اين شبح متحد شده‌اند: پاپ و تزار، مترنيخ و گيزو، راديکالهاى فرانسه و پليس آلمان.
کجاست آن حزب اپوزيسيونى که مخالفينش، که بر مسند قدرت نشسته‌اند نام کمونيستى روى آن نگذارند؟ کجاست آن حزب اپوزيسيونى که بنوبه خود داغ اتهام کمونيسم را خواه بر پيشگامترين عناصر اپوزيسيون و خواه بر مخالفين مرتجع خويش نزند؟

۱۳۹۰ اسفند ۳, چهارشنبه

ماریا کالوین روزنامه نگار جنگ در سوریه کشته شد





ماریا کالوین روزنامه نگار جنگ ساندی تایمز و یک عکاس-خبرنگار فرانسوی در سوریه کشته شدند. 

کالوین که یک چشمش را در سال ۲۰۰۱ در اثر اصابت گلوله در سریلآنکا از دست داده بود، در ویدئویی که دیروز برای بی‌ بی‌ سی‌ و سی‌ ان ان فرستاد شرایط را خونبار و مشمئز کننده توصیف کرد.

کالوین۵ روز پیش در آخرین پست فیس بوک خود در تاریخ ۱۷ فوریه نوشته بود:
از شنیدن خبر مرگ آنتونی شدید شوک زده شدم، روزنامه نگار برجسته و نویسنده‌ای که با انسانیت خود کار می‌‌کرد و همیشه مهربان و ملایم بود وقتی‌ بهترین انسان بود برای روشنایی بخشیدن به این خاورمیانه ی عجیب و جدید.


۱۳۹۰ بهمن ۳۰, یکشنبه

نخستين دوره ثبت نام مدرسه داستان نویسی مجازی آغاز شد



نخستين مدرسه داستان نویسی مجازی ایران فعالیت رسمی آموزشی خود را ازامروز (۲۸ بهمن۱۳۹۰ )همزمان با زاد روز صادق هدایت بنیانگذارداستان نویسی ایران آغازمی کند.

این مدرسه زیرنظر«محمد جواد جزینی» داستان نویس و مدرس داستان و تني از داستان‌نويسان معاصر اداره می شود.

هنرجويان این مدرسه در طول دوره آموزشی با شیوه های نگارش داستان کوتاه آشنا می شوند.

متون آموزشي اين مدرسه با بهره‌گيري از تجارب داستان نویسان و منتقدان معاصر تدوين شده است. مدرسه داستان در پايان دوره به هنر جویان گواهينامه اعطا خواهد کرد.این دوره‌ها برای دو سطح نوجوانان و بزرگسالان طراحي شده است.

برای شرکت در این دوره به آدرس زیر بروید:

۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه

توصیه ی مصرّانه ی یک کتاب: بدن تکه تکه شده


ناکلین در بدن قطعه قطعه شده با مشاهده و بررسی بازنمایی های تکه تکه، تب واره، و مثله شده فیگور انسان در آثار نو کلاسیک ها، رمانتیک ها و ... هنرمندان مدرن – از فوسلی تا امپرسیونیست ها، پست امپرسیونیست ها، پس از آنها – این تحولات را ردیابی می کند. لیندا ناکلین منتقد و مورخ برجسته هنر، پیشگام حوزه تاریخ هنر فمینیستی، و استاد کرسی لیلا اچسون والاس در هنر مدرن در انستستوی هنرهای زیبای دانشگاه نیویورک است. ازجمله کتابهای پر شمار او می توان از زنان، هنر، قدرت و مقالات دیگر (1989)، سیاست شناسی تصویر (1991) و بازنمایی زنان (1999) نام برد.

۱۳۹۰ بهمن ۲۸, جمعه

سگ تو ضرر فارسی شهری ... سایتی برای شاسمیخ بازی!




ادامه ی خط فرهنگ کوچه ی شاملورا در سایتی به نام فارسی شهری دنبال کنید. بسیاری از اصطلاحاتی که در سال‌های گذشته ساخته شده یا فراموش شده  و یا در حال نابودی است، خوشحالم که محلی برای ثبت فرهنگ فولک ایران بوجود آمده است.
هیچ وقت شده معنی دقیق کلمه باحالی رو که تازه مد شده ندونید یا آرزو کنید کاش یه دیکشنری آنلاین باشه که معنی کلمات روزمره  فارسی رو بتونید توش پیدا کنید؟ یا کلمه جالبی بین دوستانتون استفاده می کنید و دوست دارید اصطلاح به اسم شما ثبت بشه و بقیه هم یاد بگیرن؟
سایت فارسی شهری این پروژه رو شروع کرده که با کمک همه ایرانیای باحال و خوش ذوق این کار رو انجام بده. اگر همین الان کلمه هایی مثل ننه فولاد، چاکرفس، شاسمیخ، یا سگ تو ضرر رو توی گوگل سرچ کنید تعریف فارسی شهری جزء اولین نتیجه هاست. پس اگر اولین کسی باشید که تعریف بعضی کلمات رو می نویسید ممکنه تعریف شما برای همیشه در زبان فارسی ماندگار بشه! کافیه اینجا رو کلیک کنید:


 به چند نمونه از اصطلاحات روزمره در این دیکشنری آنلاین توجه کنید:
** شاس مخ:
آدم داغون و قاطی از لحاظ مغزی و مشاعر که عموما کارهای خنده دار و احمقانه ای از او سر می زند.
(شاس مخ! بازم نفهمیدی چی میگم؟ برو تو فارسی شهری ترجمه کن حرفامو)
** کالیبر:  
واحد بین المللی! اندازه گیری میزان گشادی! (تنبل بازی و اینا)
ماشالا کالیبرتم که هر روز در حال افزایشه!

سومین مرد جهان فرزند خود را به دنیا آورد! / امیرمحسن محمدی


یک انسان انگلیسی‌ به نام جوانا دریل که بعد از تغییر جنسیت به مرد همچنان بخشی از دستگاه تناسلی زنانه ی خود را حفظ کرده بود فرزند خود را به دنیا آورد.

به گزارش روزنامه ی انگلیسی دیلی میل، وی برای باردار شدن مجبور بوده در سال گذشته از داروهایی هورمونی برای فعال کردن رحم خود استفاده کند.

جوانا پس از یک مرد امریکایی و یک مرد اسپانیایی سومین مرد جهان است که با تولد فرزندش که در روز دوشنبه در یکی‌ از بیمارستان‌های انگلستان اتفاق افتاد، به مادر تبدیل شده است.

سوال:



یکی‌ از اصول اخلاق حرفه‌ای روزنامه نگاری این است که که در هر شرایطی که در مقابل جریان اطلاع رسانی و فعالیت ژورنالیستی مشکل و یا سدی بوجود بیاید بلافاصله اطلاع رسانی شود و انعکاس پیدا کند.

حالا این اصل چقدر در زمینه ی فعالیت رسانه‌ای و سیاسی مشمول و قابل اجرا است؟

ماجرای قاچاقچی خطرناک!!! و عسل خوری من در ترکیه!



آقا ما یه غلطی کردیم تو مدت این ۲ سالی که ترکیه بودیم نصف+۱ چپ و راست ایران رو قاچاق خارج کردیم، در آخرین موردی که اقدام کردیم بنا به دلایلی قاچاقچی رو عوض کردیم، حالا یه بابای شارلاتانی پیدا شده وسط آنکارا در ازای معرفی‌ کردن قاچاقچی جدید ۵۰۰ دلار می‌خواد، از من که چه عرض کنم از اونی‌ که در آخرین مورد خارج شده ... قسمت قشنگ ماجرا اینجاست که قاچاقچی اصلی‌ می‌‌گه‌ این پول رو به هیچ وجه به این یارو پرداخت نکنین ... حالا با یه پروفایل فیک احمقانه ورداشته به همه ی  دوستای من و پناهنده‌های ترکیه پیغام داده که امیر محسن ۵۰۰ دلار پول منو خورده! هرکس باور کرده من می‌‌خندم بهش همین ...
پی‌ نوشت: کلمه ی اول این متن یعنی "آقا" به معنی مرد سالارانه بودن این متن نیست ها!

آنقدر ننویس، من نمی خوانم!



چند راهنمایی برای کسانی که بیوگرافی می نویسند (شادیار عمرانی)

هرگز از تولد شروع نکنید:

مسلما بیوگرافی کسی را که می نویسید یا معروف است که طبعا مردم جسته و گریخته از او چیزهایی می دانند و اگر راغب شده اند که متن شما را بخوانند بدین خاطر است که سوالاتی در مورد بحث برانگیزترین بخشهای زندگی آن فرد در ذهنشان است. و یا آن شخصیت را نمی شناسند که به طبع اولین پرسشی که در ذهنشان نقش می بندد محل تولد و دوران کودکی او نیست، بلکه اثری که او در اجتماعش گذاشته است. ابتدا نقش اجتماعی پر رنگ او را مطرح کنید: مثلا، نویسنده، سیاستمدار، فیلسوف، آهنگساز و غیره...سپس بحث برانگیزترین بخش زندگی او را که خواندن این بیوگرافی را مهم کرده است ذکر کنید به نوعی که خواننده مجبور شود تا آخر متن را برای پی بردن به جواب بخواند. محل زندگی، دوران کودکی، مدرسه، تحصیلات و خانواده ی او را در لابلای متن بگنجانید.

به تیتر توجه کنید:

شاید مجبور شوید چند بار تیتر یا نام بیوگرافی را تغییر دهید. بدترین نوع تیتر این است: "انیشتن که بود؟". چون تقریبا همه می دانند که او که بود و اگر شما بیوگرافی او را می نویسید بدین خاطر است که می خواهید بخشی از زندگی او را که ممکن است مخاطبین اطلاعات یا باور نادرستی داشته باشند پر رنگ کنید. اتفاقی که می افتد این است که خواننده به سرعت با دیدن تیتر و عکس انیشتن به خود می گوید: " خب معلومه کی بود. فیزیکدان یهودی بود که بمب اتم انداخت بر سر مردم بدبخت هیروشیما" . و دیگر متن شما را نخواهد خواند. در حالی که شما دقیقا می خواستید روشنگری کنید که انیشتن بمب اتم بر سر کسی نینداخت و اصلا در پروژه ی ساخت اولین بمب هسته ای حضور نداشت. اما به این مقصود خود نخواهید رسید چون مخاطب شما اصلا متن شما را نمی خواند و در فضای فیس بوک یا وبلاگ شما تنها به یک لایک یا مرسی بسنده می کند.

یا مثلا اگر بنویسید "زندگی نامه ی سیمون هلبرگ". قطعا شما می خواهید این کمدین مستعد جوان را به مخاطبان غیر آمریکایی معرفی کنید. با خودتان تعارف نکنید، کمتر کسی او را می شناسد. پس کسانی که او را نمی شناسند به راحتی از نوشته ی شما می گذرند و اگر رو در بایستی هم نداشته باشند حتا "لایک" هم نمی کنند!

قضاوت شما تنها برای شما محترم است:

مهم است که در پیشگفتار به نوعی علت انتخاب این فرد برای شرح زندگی اش درج شود. اما قضاوت و جهتگیری شما، بر عکس مقالات جنجالی، نباید پیشفرضی را در ذهن خواننده بسازد. زیرا که برای شما مهم است که مخاطب داشته باشید. اگر کسی با خواندن اولین خط پیشگفتار جهتگیری سلیقه ای شما را دریابد و با آن موافق باشد، مطمئن می شود که تا پایان بیوگرافی هم با شما موافق خواهد بود و مقاله را تا به انتها نخواهند خواند. و اگر با شما مخالف باشد بدون اینکه حتا از بخش پیشگفتار به متن برسد نظر مخالف خود را بیان خواهد کرد. و در واقع پیشگفتار شما نتنها کمکی به بیوگرافی و خوانده شدن آن نکرده بلکه باعث شده "گفتار" شما هرگز منعقد نشود.

فراموش نکنید که افراد در هنگامی که تصمیم به پرسش می گیرند بیش از آنکه به دنبال جواب باشند، به دنبال تایید برداشتهای خود بر اساس دریافتهای پیشینشان هستند. پس مراقب باشید که دست خود را در همان پیشگفتار رو نکنید. سعی کنید هر دو سوی نظرات مخالف و موافق نسبت به فردی که زندگی نامه اش را می نویسید بیان کنید.

چند نکته ی مهم:

شما خبر نمی دهید. شما بیوگرافی می نویسید. پس نداشتن جهتگیری و یا نوشته ی خنثا در پیشگفتار به هیچ وجه مخاطب را به میدان متن نخواهد کشاند. اما باید دقت کنید که در طول بیوگرافی از جهتگیری بپرهیزید. در پیشگفتار سعی کنید دلیل انتخاب این فرد را بیان کنید و هر دو سوی نظرات موافق و مخالف را مطرح کنید.

البته اگر شما باهوش و زیرک باشید می توانید بدون آنکه جهتگیری ای در متن بیوگرافی نشان دهید، آن بخشهایی از زندگی او را که می خواهید نتیجه ای باب قضاوت شخصی خود بگیرید پر رنگ تر کنید و به طور نا خود آگاه مخاطب را با عقیده ی شخصی خود همسو کنید. که البته این کار از نظر شرافت نویسندگی در بیوگرافی به شدت نکوهیده است.

بهتر است قضاوت را بر عهده ی خواننده بگذارید و برای موخره ی بیوگرافی هیچ اشاره ای به نگرش شخصی خود نکنید. چنانچه ناگزیرید که عقیده ای شخصی بدهید، ذکر کنید که این نظر شخصی شماست.


ترجمه ی بخشی از رساله
110 Mistakes You Always Make
By Shadyar Omrani
April 2002
با اضافاتی جدید مخصوص دوستان وبلاگ نویس و فیس بوکی بهمن 90

۱۳۹۰ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

اعدام بلاگر ۲۳ ساله ی سعودی، اعدام «آزادی بیان» و «پناهندگی سیاسی» است

حمزه کاشغری، بلاگر سعودی، به‌خاطر توییتی که از مصادیق «اهانت به پیامبر اسلام» و «توهین به مقدسات» تلقی شده، در آستانه اعدام قرار گرفته است.
او در زمان نگارش این توییت، در جده بود و سپس به مالزی رفت. دولت مالزی او را در فرودگاه بین‌المللی کوالالامپور بازداشت و «دی‌پورت» کرده و در اختیار مقام‌های عربستان قرار داده تا «حکم الهی» که در این مورد خاص مجازات مرگ است، در مورد او اجرا شود. روزنامه‌های عربستان گزارش داده‌اند که ملک عبدالله، پادشاه عربستان، شخصا دستور بازداشت حمزه را صادر کرده است.
او پیش از بازداشت، در مصاحبه با وب‌سایت «دیلی بیست» گفته بود که از واکنش‌ها ترسیده و تقاضای پناهندگی خواهد کرد تا از خطر پیروان دوآتشه پیامبر اسلام در امان بماند. او گفته بود «این حق اساسی و مسلم من است که بتوانم عقایدم و افکارم را آزادانه منتشر کنم.»
حمزه در تویتر خود خطاب به پیامبر اسلام تنها نوشته بود: «گاه عاشق شخصیت‌تان هستم و گاهی هم از بعضی وجوه شخصیت شما نفرت دارم. چیزهای زیادی درباره شما وجود دارد که درک‌شان نمی‌کنم... به‌هرحال من برای‌تان دعا نخواهم کرد.»
منبع

۱۳۹۰ بهمن ۲۰, پنجشنبه

زخم نفس گیر استمراری / امیرمحسن محمدی


سراب‌های خنده از سال
تقویم شکسته ی رومیزی
همیشه روز که می‌‌شوی
چیزی درون چشمهایت مرا نمی‌برد
از دریایی دوستت دارم
سکویی که نمی‌‌پردم در تو
روی شانه‌ای که فرود نمی‌‌آیی
و چیزی از سحر نمی‌‌ماند
آتشی که از پهلوی سینه بیرون زده
سرخ می‌خواهد چشم ساحل را


خواب خورشیدی که شب نمی‌شود شیرین
و آتشی که این حوصله را در عقده دارد
عقد می‌کند بخشی از سینه را
روی مرگی چندش از قرنطینه و باد
اتوبان این منحنی‌هایت ایست نمی‌‌دهد
خونی که شره می‌‌رود
در انزوایی که بن بست می‌‌شود
پشت شیشه‌ای غریبه
وقتی‌ باران این مغرب تمام نمی‌شود
مقصدی که روی دایره می‌‌رود
و تمام جاده‌ها از سینه‌ام می‌‌گذرند
از فلکه ی شکسته ی این دیافراگم


پنجره‌های بلند این قفس
پنجره هایی از مثلث
در چهار چوبی از شب
گشاده از مرثیه‌های سکوت
صدایت از یادم نمی‌‌رود
از شانه‌‌ای که شب فرو نمی‌‌آید
روی حجم معترضی که درد می‌کند
درد می‌‌کند
از شبانه‌ای که دور نمی‌‌شود و
با قطره‌های داغ تکرار می‌‌شود
چرک و خونابه از زخم
جغدی که کور ضجه می‌کشد از بغض
روی پنجره‌های این جنازه ی کبود
نشسته روی فاصله‌های مرگ
فاصله‌های مرگ


چشمهایت عجیب بودند
بر عکس که می‌شدی یکی‌ اضافه می‌‌آمد
و هنوز داغ است این مثلث
پنجره‌های بلند این قفس
بوسه‌‌های ستاره‌های شب
و نگاهی که تا سحر نمی‌‌رسد
وقتی‌ باران این مغرب تمام نمی‌شود
و آتشی آسمان پاشیده را فرا می‌گیرد
آتشی که فرا می‌گیرد .

امیر محسن محمدی - هفتم فوریه ۲۰۱۲ - گلد کست