صفحات

۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه

سالگرد خودسوزی نیوشا فرهی، شاعر و نویسنده در مقابل سازمان ملل

بیست و هفت سال از روزی که نیوشا فرهی، شاعر، نویسنده و مدیر خانه کتاب لس آنجلس خود را در مقابل سازمان ملل متحد به آتش کشید گذشت.

او در اعتراض به حضور سید علی خامنه‌ای در اجلاس سازمان ملل، در حالی که زندان‌های ایران سرشار از اعدام و زندانیان شکنجه شده بود، در میان تعداد زیادی از تظاهر کنندگان از جان خودش گذشت. او از هواداران چریک‌های فدایی خلق بود و فداییان در آن زمان ضمن اینکه این را روش مناسبی برای اعتراض ندانستند ابراز تاسف و یادش را گرامی داشتند. ۲۹ شهریور ۱۳۶۶ بود.

نیوشا فرهی در بخشی از وصیت نامه خود نوشته بود: 
به عنوان اعتراض به حضور خامنه‌ای جلاد در سازمان ملل و نیز اعتراض به سیاست‌های اولترا راست ریگان و همچنین عملکرد زهرآلود جوجه فاشیست‌های شاه الهی که همچنان در ضدیت با خلق‌های ایران پای می‌فشارند، خود را به آتش می‌کشم. به استقبال مرگ نمی‌شتایم چرا که عاشق مرگ نیستم و به زندگی در «سرای باقی» هم اعتقادی ندارم. اما به ناگزیر در راه مرگ گام برمی دارم چرا که عاشق زندگی م. و نیز مانند هر جهان سومی دیگری می‌دانم: «آنکه جان نداد به جانان نمی‌رسد».

او وصیتنامه اش را با این بیت آغاز کرده بود:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام ما

یادش گرامی

سالگرد درگذشت ادی آدامز، عکاس صحنه مشهور اعدام در ویتنام

«ژنرال آن ویت کنگ را کشت، من هم ژنرال را کشتم» 

همزمان با سال نوی ویتنامی، جبهه ملی آزادیبخش ویتنام طی یک رشته عملیات به نام «عید تت» به مواضع مختلف دولت دست نشانده ویتنام جنوبی و ارتش امریکا حمله کرد و موفق شد تا محوطه سفارت امریکا پیش برود.

در تاریخ اول فوریه ۱۹۶۸ هنگامی که مبارزان ویتنامی به یکی از پایگاه‌های ارتش امریکا حمله کردند، نیروهای ویتنام جنوبی یک جوان ویتنامی به اسم نگوین ونلم را به اتهام همکاری با جبهه ملی آزادیبخش با دست بسته در یکی از خیابان‌های شهر سایگون به نزد ژنرال جنایتکار نگوک لوآن آوردند، وی بدون بررسی به سرعت با شلیک گلوله‌ای در مغز جوان ویتنامی او را بصورت خیابانی اعدام کرد.

انتشار این عکس در رسانه ها تاثیر مهمی بر افکار عمومی علیه جنگ ویتنام داشت. جنگ ویتنام اگرچه برای ویتنام مرگ یک میلیون و صدهزار انسان را به همراه داشت، اما برای ادی آدامز به کسب جایزه پولیتزر منجر شد. او در گفتگو با مجله تایم گفته بود: «ژنرال آن ویت کنگی را کشت، من هم ژنرال را کشتم، با دوربینم». او بعد‌ها از خانواده ژنرال جنایتکار لوآن به دلیل گرفتن این عکس عذرخواهی کرد و همپنین پس از مرگ ژنرال لوآن او را قهرمان! نامید. او در ۱۸ سپتامبر ۲۰۰۴ درگذشت.
در ۳۳ اکتبر ۲۰۰۹ گالری سوزان پرینت اصلی این تصویر اعدام را با امضای ادی آدامز در پشت آن در یک حراجی به قیمت ۴۳۲۰۰ دلار فروخت.

ایالات متحده چهارده سال در کنار مزدوران جنایتکار ویتنام جنوبی علیه خلق این کشور جنگیده است.




 Eddie Adams, 1968

۱۳۹۳ شهریور ۲۱, جمعه

سالگرد کودتای خونین امریکایی در کنگو

و لومومبا می‌دید مرگ خونین مرا در بولیوی
آنها اورانیوم داشتند

جسدش را قطعه قطعه کردند و در اسید سولفوریکی که از معادن استعماری بدست می‌آمد حل کردند، سپس بقایای جسدش را آتش زدند. مردهٔ او هم برایشان خطرناک بود، نام «پاتریس لومومبا» آن‌ها را می‌ترساند.

او قهرمان مردم، رهبر چپگرای استقلال کنگو از استعمار و اولین نخست وزیر قانونی این کشور بود که بشردوستان، کابینه‌اش را تنها ۶۷ روز تحمل کردند. در جریان کودتای امریکایی در پنجاه و سه سال پیش در چنین روزی برابر با ۱۴ سپتامبر بیش از صدهزار نفر کشته شدند.

دولت بلژیک از سال ۱۸۸۴ عمده ثروت خود را از معادن غنی کنگو تامین می‌کرد، اورانیوم معادن کنگو در طول سالهای جنگ سرد برای امریکا جنبه حیاتی داشت، جنایت دردناک هیروشیما و ناکازاکی بوسیله اورانیوم کنگو اتفاق افتاده بود. این موضوع بشردوستان را واداشت تا بلافاصله بعد از استقلال، استان کاتانگا که معادن در آنجا بودند را جدا کنند و همین امر موجب بروز هرج و مرج شدید در این کشور شد.

لومومبا برای متوقف کردن هرج و مرج در این کشور ابتدا از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل درخواست کمک کرد اما عملا این نیرو‌ها امکان هیچ فعالیتی نداشتند، برقراری نظم در کنگو مطلوب قدرت‌های بزرگ نبود. او سپس از اتحاد جماهیر شوروی درخواست کمک کرد که همین امر خشم کاخ سفید را برافروخت چرا که در طی جنگ سرد این گناهی نابخشودنی به حساب می‌آمد، به گونه‌ای که حتی سفیر وقت امریکا در کنگو با طعنه به تمایلات چپگرایانه او در مکاتبات نامش را به «لومومباویچ» تغییر داد. بر اساس اسنادی که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد دولت آیزنهاور با حذف فیزیکی و ترور لومومبا توسط سازمان سیا موافقت کرده بود.

لومومبا در حالی که تلاش داشت به شمال شرق کنگو برود تا دوباره وسیله هوادارانش قدرت را دوباره در دست بگیرد بازداشت شد، او را درمقابل چشم نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و روزنامه نگاران، در حالی که عینک به چشم نداشت، وحشیانه پشت یک وانت زنجیر کردند و به بازداشتگاه بردند. ساعاتی بعد افسران بلژیکی او را به همراه دو نفر از وزیران کابینه به اعماق جنگل بردند و به وحشیانه‌ترین شکل ممکن کشتند، تنها ۵۳ سال پیش اتفاق افتاد.

سقوط دولت لومومبا که با دخالت خارجی صورت گرفت، این کشور فقیر را برای نیم قرن در کشتار و فلاکت و هرج و مرج فرو برد، به گونه‌ای که بر اساس آمار کمیته بین المللی نجات (IRC) که در سال 2008 منتشر شد بیش از پنج میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ در این کشور کشته شده اند.

پس از انتشار اسناد و جزئیات سقوط دولت و قتل فجیع لومومبا و سایر همراهانش، دولت بلژیک در فوریه ۲۰۰۲ بصورت رسمی از مردم کنگو عذرخواهی کرد، ایالات متحده اما برای یک قرن کشتار و تجاوز و جنگ هیچ وقت از مردم جهان عذرخواهی نکرده است، تنها جرم آنها این بود که اورانیوم داشتند.

هوشنگ ابتهاج در شعر درخشان «دیباچه خون» می‌نویسد:

«تو لومومبا را می‌دیدی
و لومومبا می‌دید
مرگ خونین
مرا در بولیوی
راز سرسبزی حلاج این است
ریشه در خون شستن
باز از خون رستن»

تصویر: پاتریس لومومبا، قهرمان استقلال مردم کنگو، در دستان کودتاچیانِ سلاخ، به آیندگان نگاه می‌کند.

منابع: [۱]، [۲]، [۳]، [۴]

۱۳۹۳ شهریور ۱۸, سه‌شنبه

ساگرد مرگ پدر بمب هيدروژنى

او به علم خیانت کرد

یازده سال پیش در چنین روزی برابر با ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۳ یکی از دشمنان بزرگ بشریت درگذشت. 

دکتر ادوارد تلر پدر بمب هیدروژنی و از مدافعان سرسخت افزایش تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده بود که در میان جامعه علمی ایالات متحده مخالفان فراوانی داشت. وی که در خانواده‌ای یهودی در مجارستان به دنیا آمده بود پس از به قدرت رسیدن هیتلر به امریکا مهاجرت کرده بود و انگلیسی را با لهجه صحبت می‌کرد. 

تلر کسی بود که با اصرار و استدلال کنگره امریکا را قانع کرد تا بودجه لازم را برای ساخت بمب اتمی را در اختیار دکتر اوپنهایمر قرار دهد. 

تلر کسی بود که پس از اتمی شدن شوروی به دلیل نفرتش از کمونیسم شخصا اقدام به اختراع بمب هیدروژنی برای ایالات متحده کرد. 

تلر کسی بود که با اصرار به ریگان توانست موافقت او را برای برنامه ضدموشکی «جنگ ستارگان» جلب کند و بودجه نظامی امریکا را بالا ببرد. 

تلر کسی بود که استنلی کوبریک در سال ۱۹۶۴ کمدی تلخ «دکتر استرنج‌لاو یا: چگونه یاد گرفتم دست از نگرانی بردارم و به بمب عشق بورزم» را با الهام از او ساخت. 

تلر کسی بود که دانشجویانش او را «شیدای بمب» و «پرفسور بمب» می‌نامیدند و ایزاک رابی فیزیکدان برنده جایزه صلح نوبل او را دشمن بشریت نامیده بود. كارخانجات اسلحه سازى را نابود كنيد، او کسی بود که به علم فیزیک خیانت کرد.

۱۳۹۳ شهریور ۱۳, پنجشنبه

افتضاح قضایی در ایالات متحده

جنایتکار جنگی با آزادی زندگی می‌کند

در جریان جنگ ویتنام سربازان ایالات متحده در جریان یک عملیات جستجو اقدام به قتل عام دستکم ۵۰۴ نفر از غیر نظامیان روستای مای‌لی به منظور پاکسازی کمونیست‌ها کردند، عمدتاً زنان و کودکان. به برخی از زنان پیش کشته شدن تجاوز شده بود، برخی قطع عضو و حتی مثله شده بودند یک جهنم واقعی در مای‌لی اتفاق افتاده بود، ۱۶ مارس ۱۹۶۸بود.

ایالات متحده بسیار تلاش کرد تا این جنایت را از افکار عمومی پنهان کند اما با گذشت یک سال، همراه با تلاش‌های فعالین ضد جنگ، کم کم جزئیات فاجعه در رسانه‌ها منتشر شده بود. ایالات متحده حدود ۵۰۰ هزار سرباز در ویتنام مستقر کرد که هزینه‌های نظامی آن‌ها حدود دو میلیارد دلار در ماه بود.

چهل و پنج سال پیش در چنین روزی برابر با ۵ سپتامبر ۱۹۶۹، ستوان ویلیام کالی و بیست و پنج سرباز دیگر از سوی دادگاهی در ایالات متحده به جنایت جنگی متهم شدند، ستوان کالی فرمانده دسته اى كه اين جنايت را مرتكب شد، در دادگاه اولیه به اعدام محکوم شد اما پس از دادگاه با دستور ریچارد نیکسون تا زمان دادگاه تجدید نظر آزاد شد، رای تجدید نظر با فشار مقامات دولتی ابتدا به حبس ابد، سپس ده سال زندان و سرانجام پس از سه سال و نیم حبس خانگی آزاد شد. این دادگاه یک افتضاح قضایی در تاریخ ایالات متحده است. 

ستوان ویلیام کالی که یکی از جنایتکاران جنگی قرن حاضر است تا کنون تحت حمایت قانون ایالات متحده در آزادی به زندگی خودش ادامه داده است، او در سال ۲۰۰۶ به شهر آتلانتا نقل مکان کرد و در سال ۲۰۰۷ در ازای دریافت ۲۵ هزار دلار با دیلی میل مصاحبه کرد که زیر عنوان «هیولای کشتار مای‌لی» منتشر شد. جنایتکاران جنگی باید محاکمه شوند. 


تصویر: یکی از سربازان ایالات متحده در ویتنام جسد متلاشی یک کودک ویتنامی را به مثابه پرچم رسوایی ارتش امریکا بالا می‌برد.
 William Calley, 2007 - 1968

Photo taken by United States Army photographer Ronald L. Haeberle on March 16, 1968 in the aftermath of the My Lai massacre showing mostly women and children dead on a road.

۱۳۹۳ شهریور ۱۰, دوشنبه

سالگرد استقلال ویتنام از استعمارگران

جهان علیه آنها به پا خاست

شصت و نه سال پیش در چنین روزی برابر با دوم سپتامبر ۱۹۴۵ هوشی‌مین رهبر بزرگ مردم ویتنام استقلال این کشور از استعمار فرانسه را اعلام کرد. 

هوشی‌مین از شخصیت‌های بزرگ قرن بیستم و از اعضای موسس حزب کمونیست فرانسه بود که حزب کمونیست ویتنام را تشکیل داد و سرانجام پس از حوادث جنگ جهانی دوم توانست استقلال ویتنام از فرانسه را بدست بیاورد. 

او چهل و پنج سال پیش در همین روز یعنی دوم سپتامبر، در روز استقلال ویتنام درگذشت. 

در سال ۱۹۵۴ دولت فرانسه ضمن موافقت با استقلال ویتنام که آن را هنوز تا قرن بیستم به استعمار کشیده بود، این کشور را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد و ایالات متحده و فرانسه نیروهای دست نشانده‌شان را در ویتنام جنوبی حاکم کردند، در تمام سالهای کشتار مردم و کمونیست‌ها در ویتنام، ایالات متحده ضمن حضور در جنگ ویتنام از مزدوران جنایتکار ویتنام جنوبی حمایت می‌کرد، تصاویر دردناکی که از جنایت نیروهای امریکایی و جنایتکاران ویتنام جنوبی ثبت شده است وجدان بشریت را‌‌ رها نمی‌کند.

سرانجام در پی شکست های متعدد نظامی، تظاهرات و اعتصاب عمومی در سراسر جهان و فشار افکار عمومی علیه حمله نظامی ظالمانه امریکا به ویتنام، در تاریخ ۱۱ اگوست ۱۹۷۲ آخرین نفرات ارتش امریکا از ویتنام خارج شدند. جهان علیه آنها به پا خاسته بود. در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ نیروهای جبهه ملی آزادیبخش ویتنام سرانجام شهر سایگون در ویتنام جنوبی را بازپس گرفتند و جنگ خاتمه یافت، خیلی دور نیست تنها ۳۹ سال پیش بود که جنایات دولت امریکا و جنگ ویتنام پایان یافت. 

تصویر: مزدوران ویتنام جنوبی و پدربزرگ‌های داعش امروز، سرهای بریده کمونیست‌ها را در دست گرفته‌ و روی زمین انداخته اند و لبخند می زنند.